مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی-شماره ثبت 764

مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی-شماره ثبت 764

مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه
دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۳۲ ق.ظ

خلاصه درس توحید-قسمت دوم

توحید ولایی(خلاصه درس توحید-قسمت دوم)

3-مقصد اعلای انسان عبور از توحید افعالی و صفاتی و رسیدن به توحید ذات است(این مسیری است که ما انسانها باید طی کنیم). گفتیم که دامن ولایت، پناهگاه امن انسان است تا جایی می رسد که :"لا خوفٌ علیهم ولا هم یحزنون" . کسانی که به توحید رسیده بودند مثل امام خمینی(ره) ، اصلاً تزلزل در وجودشان نبود. حضرت امام آن قدر وصل بود که در هیچ شرایطی دریای وجودش متلاطم نبود. انسان وقتی به اقیانوس وجود وصل است دیگر هیچ ترسی ندارد. کسانی که به توحید وصل می شوند، بسیار زندگی آسانی دارند و آرامش دارند.

ما در کوچکترین اتفاق خیلی اضطراب داریم. ما عین آدمهایی هستیم که روی تکه چوبی روی دریا حرکت می کنیم  و هرلحظه ممکن است غرق شویم و هی دست و پا می زنیم امّا انسانهای موحد در کشتیهای محکم نشسته اند و آرام حرکت می کنند و تکان هم نمی خورند. ان شاالله باید به اینجا برسیم.

4-برای اینکه به توحید ذات برسیم فقط با ولایت می توانیم برسیم. باید از مظاهر تامّ توحید کمک بگیریم. مظاهر تامّ توحید همان چهارده معصوم(ع) هستند. امام هادی(ع) در زیارت جامعه کبیره راه را به ما نشان می دهد: اگر خواستید به خدا برسید و به توحید برسید باید از ولایت برسید.طبق زیارت جامعه کبیره: من اَرادَ الله بَدَأ بکُم؛ هرکس اراده کند الله را(جمیع اسماء و صفات خداوند را) از شما آغاز می کند. وَ مَن وحّدَهُ قَبلَ عنکم: هرکس می خواهد به توحید برسد از شما توحید را می گیرد. وَمَن قصّده توجّه بکم: هرکس قصد خدا را داشته باشد توجهش به سمت شماست.

مقام انسان کامل ظهور بی واسطۀ ولایت خداوند است و آنها واسطۀ فیض هستند. در نامه 28 نهج البلاغه آمده است: فانّا صَنایعُ ربّنا و النّاس بَعدُ صنایعُ لنا"؛ پس ما دست پروردۀ پروردگار هستیم و مردم هم دست پروردۀ ما هستند. ما (14 معصوم(ع)) هیچ کدام سر سفرۀ مردم ننشستیم و بی واسطه سر سفره خداوند نشسته ایم و به هیچ یک از افراد بشر بدهکار نیستیم ولی مردم دست پروردۀ ما هستند.

5-وجود مقدس اهل بیت (ع) باب  ابتلا و امتحان مردم هستند. مردم با پیامبران امتحان نمی شوند. چون معجزات دارند و همۀ مردم آنها را قبول می کنند و ایمان می آورند. ولی امتحان ما از طریق امامان است. همه ما در ولایت امامان امتحان می شویم. وقتی می گوییم ما امام حسین(ع) را دوست داریم فقط مسئله حبّ امام است. یک موقعی شرایطی پیش می آید که ما بین نفسمان و امام امتحان می شویم و باید ببینیم در آن شرایط خواستۀ نفس مان را انتخاب می کنیم یا امام حسین(ع) را؟

حضرت محمد(ص) در عید غدیر راه را به ما نشان دادند(ولایت). ولایت باب امتحان است. اگر توحید به جان ما وارد نشود با امام زمان(عج) مخالفت خواهیم کرد. اگر به توحید نرسیم ،یا قبل از ظهور امام یا بعد از ظهور امام ، می ریزیم و از امتحان رد می شویم. ابوبکر با پیامبر(ص) بود ، چند بار تمام مال و دارایی اش را در راه اسلام داد ولی وقتی بعد از پیامبر، جلوی ولایت ایستاد ، در امتحان قدرت مردود شد. گاهی امتحان، امتحانی بالاتر از قدرت است و وقتی به جان می رسد مردود میشود. عمّار کسی بود که به امتحان جان رسید. عمّار از یاران بسیا بالای حضرت علی(ع) بود و از ابتدا اینطور نبود. وقتی او را گرفتند به او گفتند اگر ایمان بیاوری پدر و مادرت را می کشیم ، ترسید و گفت بتها را قبول دارم و خدا را به یگانگی قبول ندارم و بعد از اینکه برگشت از غصّه مریض شد.(البته خداوند می فرماید: اگر اضطرار داشتید و اظهار کفر به زبان کنید، ما می بخشیم).عمّار خیلی معرفت داشت. عمّار را ولیّ او(حضرت علی(ع)) آنقدر صاف کرد تا خالص شد و به درجات رسید.  ائمه(ع) ما را در ابتلائات درس می دهند و ما را رشد می دهند و ما را رها نمی کنند و به ما تقلب می دهند ولی دست و پا شکسته. ما در جاده توحید عین یک بیمار و یک لنگ هستیم که ائمه(ع) ما را در هر لحظه کمک می کنند و ائمه(ع) مدام ما را می کشند و لنگ لنگان جلو می برند.

6-در برخورد با ائمه(ع) مردم دچار افراط و تفریط می شوند.

7-تفریطیون: مقام فوق بشری ائمه(ع) را درک نکردند و ایشان را بعنوان اشخاصی برتر از خود و دیگران قبول دارند و نهایتاً در گرفتاریها به سراغ آن حضرات می روند و از آنها کمک می خواهند. رابطۀ ائمه(ع) را با خودشان را مثل رابطه بین پزشک و بیمار یا ثروتمند و فقیر میدانند و فقط در گرفتاریها و مشکلات سراغ ائمه(ع) می روند و دست به دامن آنها می شوند و اصلاً مقام نورانیت ائمه(ع) را درک نکرده اند. تفریطیون می گویند امام زمان(عج) که بیاید، دنیا را پر از عدل می کند و مشکلات ما را حل کرده و نیازهای ما را برآورده می کند. همانطور که قوم حضرت موسی(ع) گفتند ای موسی تو با خدایت برو در آن شهر و با ظالمان بجنگ و بعد از اینکه آنها را نابود کردی ما هم می آییم، تفریطیون نشسته اند امام زمان(عج) بیایند و ظلم را از بین ببرند و عدل را بر پا کنند و همه چیز برایشان آماده و مهیا شود. آنها انتظار دارند که امام زمان(عج) امکانات بیشتر در اختیار آنها بگذارد(خانه ، ماشین آنچنانی و ...) و مشکلی نداشته باشند و دنبال کثرات هستند(پس ما خیلی شبیه تفریطیون هستیم). قطعاً اینها در امتحان الهی مردود می شوند. از بین بردن ظلم و ایجاد عدل و داد هدف متوسط امام زمان (عج) است ، هدف عالی امام زمان(عج) ، ظهور دین کامل و رساندن انسان به توحید ذات است.

8- افراطیون:  می فهمند جلواتی که از حضرات معصومین(ع) ظهور پیدا می کند نمی تواند از بشر باشد و چون کارهای خدایی می کنند، آنان را خدا پنداشتند. چرا؟ چون اینها معرفت ندارند که انسان از طریق عبودیت می تواند به ربوبیت برسد و بشود مظهر اسم ربّ خداوند. افراطیون چون معرفت ندارند بجای اینکه ائمه(ع) را بالا ببرند ، خدا را پایین آورده اند و نمی دانند که امام(ع)، در اثر عبودیت و فنا شدن در بندگی خدا عروج پیدا کرده و از طریق عبودیتش توانسته است ربوبیّت خداوند را به نحو اتمّ ظهور دهد.

9-طیف ظهور ولایت(ظهور صفات خداوند)، مراتب دارد: 1- ظهور ولایت به گستردگی تمام هستی (یعنی همان 14 معصوم که  ولایتشان به تمام هستی است).2-مرتبه پایینتر ولایت، تسلط به اشیاءخارجی(مثل کسانی که مریض شفا می دهند یا مشکل کسی را حل می کنند). 3-تسلط بر اعضاء و جوارح .

 بر حسب درجه بندگی انسان می تواند به این مراتب برسد. وقتی انسان به یک درجاتی از ولایت برسد می شود مظهر اسم ولی خداوند(ولی یعنی سرپرست یعنی مدبّر امور) و ولایت پیدا می کند به اعضا و جوارح( در اول مسیر انسان تسلط به اعضاء و جوارحش پیدا می کند) زبان و چشم و گوش او به فرمان خدا عمل می کند ، زبانش بدون اجازه حرف نمی زند گوشش بدون اجازه نمی شنود و....

10-بنده به جایی می رسد که دیگر از خود هیچ ندارد و چنان بر خود و بر غیر خود تسلط پیدا می کند که جز ظهورات خداوند از او سر نمی زند و اراده اش فانی می شود در اراده خداوند(مثلاً زمانیکه کاری مطابق حکم خداست امّا برخلاف میلش است و نفس دوست ندارد ولی آنرا انجام می دهد). با شرط بندگی، انسان می تواند مراحل رسیدن به توحید ذات را طی کند. در بندگی، باید ائمه معصومین(ع) را الگوی خودمان قرار دهیم. ائمه معصومین(ع) را نه خدا می دانیم  و نه جدا از خدا، چون فانی در خدا شده اند. آنها را عبد محضی می دانیم که به کُنه بندگی و عبودیت رسیده اند و در ائمه معصومین(ع) چیزی به نام منیّت وجود ندارد.

11-در مورد صفات یاران امام زمان(عج) حضرت علی(ع) فرموده اند: "عرفواالله حقّ معرفته" ؛ معرفت به خدا پیدا می کنند آن طور که حق معرفت پیدا کردن است.

12-برای اینکه به توحید ذات برسیم جزء اولین قدمها اینست که چشم هایمان را به کثرات ببندیم . دید وحدانی داشته باشیم نه دید کثرتی. مثال ما با توحید مثل باغبان و درخت پرتقال است(باغبان=14 معصوم، درخت پرتقال =عالم وحدت ). هدف رسیدن به میوه است (یعنی همان توحید ذاتی) اما متأسفانه ما غرق سایه درخت و برگ و شکوفه می شویم(کثرات) در حالیکه نیاز است که کثرات را داشته باشیم تا به میوه برسیم. وقتی میوه رسید دیگر نیازی به درخت و برگ و... ندارد و باید از درخت جدا شود اگر میوه بماند فاسد می شود. انسان وقتی به خدا رسید نیازی به کثرات ندارد امّا برای رسیدن به خدا باید از کثرات بگذرد. از کثرات استفاده می کنیم در جهت رسیدن به خدا ولی متأسفانه ما در این کثرات گیر می کنیم.

13-باغبانی عالم خلقت به دست ولایت است (عالم را مثل یک باغ فرض کنید). ولیّ می آید و در اول راه گناهان ما را مشخص می کند(ما را متوجه گناهانمان می کند) ، کمی جلوتر برویم رذایلمان را نشان می دهد و در آخر ، با ابتلائات ما را از خودمان منقطع می کند( اگر مسیر را درست برویم و تشنه باشیم).

این مطلب ادامه دارد


خلاصه درس توحید-قسمت اول

۹۶/۰۳/۱۵

نظرات  (۱)

.سلام.خدا قوت.مطلب بسیار عالى بود.اگه مطالبى که در بیت العباس و بیت الرقیه بیان میشود،همان در وبلاگ نیز  بیان شود،نکاتى که در کلاس از دست دادیم،را جبران میکنیم.
موفق و مؤید باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی