مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی-شماره ثبت 764

مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی-شماره ثبت 764

مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

* با توجه به مطالبی که در قسمت اول گفته شد ، در واقع ائمه معصومین(ع)، دروازۀ فیض الهی هستند یعنی "باب الله" هستند. "أین باب الله الذی منه یؤتی" ؛کجاست دروازۀ الهی که از آنجا وارد می شوند؟(دعای ندبه). و  در زیارت آل یاسین خطاب به امام عصر(عج) چنین آمده است: "السلام علیک یا باب الله سلام بر تو ای دروازۀ(رحمت) خدا. علاوه بر این فرشتگان تحت فرمان انسان کامل هستند و برای گرفتن دستور و شرح وظایف خود بر او نازل می شوند.

بدین ترتیب روشن می شود که فرشتگان دائماً در حال رفت و آمد به حضور انسان کامل هستند و او "مختلف الملائکه" است. همچنین دروازۀ فیض الهی است که همیشه پر تردّد است.

تذکرات

  •     ملائکه بر قلب انسان کامل(ائمه(ع)) نازل می شوند و مجرد هستند. ملائکه مأموران الهی هستند ، ملائکه اوامر الهی را به قلب امام زمان(عج) می آورند و امام زمان(عج) دستورات لازم را برای اجرای امور عالم به آنها می دهد.

  •    نزول فرشتگان تجلّی است و تجافی نیست. (مثل علم یک دانشمند: وقتی یک دانشمند علومش را تدریس می کند چیزی از علم خودش کم نمی شود تدریس که می کند و کتاب می نویسد ، این مراتب را طی می کند در عین اینکه در قلبش و در مغزش است، توی سی دی او هم می آید و در کتابش هم می آید و در سخنرانی او هم علمش می آید و علمش تجلی کرده است). نزول فرشتگان به صورت تجلّی است چون وجود فرشتگان در عالم جبروت است ، در عالم ملکوت هم می آید و در عالم ناسوت هم می آید، تجلّی می کند وقتی می آید به قلب لنسان تجلّی می کند و جایش در عالم جبروت خالی نمی شود یعنی به شکل تجلّی نزول می کند و حالت سَرَیان پیدا می کند. یک سری از ملائکه و فرشتگان مجرّد محض هستند مانند ملائکه ای که مال عالم جبروت هستند. مثل حضرت جبرئیل و فرشتگان مقرّب. و یک سری ملائکه داریم که در عالم ملکوت هستند و نیمه مجردند. و یک سری ملائکه داریم که برای عالم ماده هستند که اینها هم نیمه مجردند.

  •    ائمه(ع) مظهر کامل اسم "صمد" خداوند هستند یعنی الان امام زمان(عج)به این طرف عالم هم اشراف دارند و به آن طرف عالم هم اشراف دارند، به عالم ملکوت و لاهوت و ناسوت هم همزمان اشراف دارند و عالم را پر می کنند و به طور کامل مظهر اسم صمد خداوند هستند.

  •    فرشتگان دائم در حال نزول هستند و در خدمت انسان کامل. ولی در شب قدر همۀ ملائکه و فرشتگان پایین می آیند. در شب قدر تمامی فرشتگانی که مأمور و مسئول هستند نازل می شوند(فرشتگانی که تدبیر امور عالم در دست آنهاست)، ولی در مواقع عادی هم اینها به خاطر وظایفی که دارند، دائم در حال تردد و رفت و آمد هستند و به قلب امام معصوم(ع) در حال رفت و آمد هستند. آنچه که شب قدر را از این جهت ممتاز می کند، نزول استثنایی و ویژۀ فرشتگان در آن شب است؛ زیرا ظاهر قرآن این است که تمام فرشتگان مربوط به کارهای زمین و اهل زمین در آن شب نازل می شوند. روح که همان جبرئیل یا فرشته ای بزرگتر از اوست نیز در آن شب نازل می شود مأموریت همۀ این فرشتگان آن است که تمام امور مربوط به یک سال را در آن شب بر انسان کامل که امام معصوم عصر است عرضه کنند.

  •   حدیث از امام صادق(ع): پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، حضرت جبرئیل مستمراً به حضور حضرت فاطمه(س) مشرّف می شد. و به ایشان تسلیت و تعزیت می گفت و از حال پدرشان در عالم جبروت خبر می داد و اخبار آینده رابرایشان ابلاغ می کرد و امیرالمؤمنین(ع) آنها را می نوشت. این همان چیزی است که بعداً مصحف فاطمه(ع) نام گرفت. همین محادثه و سخن گفتن جبرئیل(ع) و سایر فرشتگان سبب شد که آن حضرت "محدثه" لقب بگیرد (یعنی کسی که فرشتگان با او صحبت می کردند) . تعبیر"کان جبرئیل یأتیها جبرئیل (در این 75 روز یا 95 روز) مرتب پیش او می آمد، به همان معنای تردّد و رفت و آمد(اختلاف) است که در این فقره از زیارت آمده است.

اشارات

1-اَشکال نزول فرشتگان(شکلهایی که فرشتگان به آن صورت نازل می شوند): فرشتگان مجردند و جسم مادی نیستند که شکل و صورت داشته باشند، بلکه متمثل می شوند یعنی قوۀ خیال انسان به آنها یک شکلی می دهد که انسان با آن شکل آنها را می بیند. رفت و آمد فرشتگان به حضور پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع)  ممکن است در اشکال و صورتهای مختلف باشد. یکی از شکلهایی که حضرت جبرئیل به آن شکل برای پیامبر(ص) متمثل می شدند، به صورت دِحیۀ کلبی بود که یکی از اصحاب زیباروی پیامبر(ص) بود. (جبرئیل فقط دو بار به شکل واقعی خودش نازل شده است یکی در شب معراج و یکی هم در غار حرا  که پیامبر(ص) غش می کنند به هر حال پیامبر(ص) یک وجود جسمانی داشتند که کشش این را نداشته است ، جبرئیل وجود جسمانی ندارد که شکل داشته باشد. این مسائل برای ما قابل درک نیست چون ما حواس پنجگانه داریم و عین یک کور مادرزاد می مانیم که واقعیت و حقایق برای ما مشخص نیست).

یک سری روایات هم داریم که حضرت جبرئیل(ع) گاهی  به صورت انسانهای دیگر ظاهر می شد. امام صادق(ع) می فرماید: پدرم در حال طواف کعبه بود که مردی بر او گذشت و با دستش بر دوش او زد و گفت سؤالاتی دارم که جواب آن را غیر از تو کسی نمی داند. وقتی پدرم از طواف و نماز فارغ شد آن مرد را احضار کرد و به سؤالات او جواب داد. وقتی که رفت ، پدرم فرمود این مرد جبرئیل بود.

گاهی فرشته به صورت پرنده می آید. حضرت حکیمه خاتون ، عمۀ امام عسکری(ع)، می گوید: پرنده ای آمد قنداقۀ امام زمان(عج) را به آسمان برد. من به برادرزاده ام گفتم: این پرنده چیست؟ امام عسکری(ع) فرمود : این جبرئیل بود ، برای اینکه جان امام زمان(عج) را حفظ کند به شکل پرنده ای نازل شد و ایشان را برد.

در برخی آیات و روایات آمده است که ، فرشتگان بالهای مختلف دارند( روایت است که پیامبر حضرت جبرئیل را با چندین بال دیدند) . فرشتگان دارای اصناف و درجات گونه گونی هستند، یک گروه از فرشتگان از تجرّد تامّ عقلی برخوردارند و اصلاً نمی توان برایشان بال در نظر گرفت. زیرا فرشته ای که با وحی الهی بر قلب رسول اکرم(ص) نازل می شود، مصون از آثار مادّیت است(شکل و صورت ندارد). حتّی آن بالی که می گویند ، منظور بال مادی نیست که به شکل پر باشد ممکن است فرشتگانی که تحت فرمان حضرت جبرئیل هستند بال حساب شوند. یعنی بحث بال که در قرآن مطرح شده، ممکن است آن ملائکه ای باشند که زیر دست  و تحت فرمان حضرت جبرئیل هستند. یکسری از فرشتگان برای اینکه تدبیر امور عالم را بکنند ،نیمه مجرد هستند(یعنی شکل و صورت هم دارند مثل عالم خواب که در آن ماده نداریم ولی شکل و صورت داریم) برای اینها شاید بشود بال را تصور کرد.

تعبیراتی نظیر "نزول فرشته" ، "دیدن فرشته" ، "نزول وحی" ، "تلقی وحی" و امثال آن، الفاظی است که بر زبان جاری می کنیم ولی حقیقت آن برای ما روشن نیست؛ زیرا درک این امور با هیچ یک از حواس پنجگانۀ ما ممکن نیست. در واقع به حس دیگری نیاز است که ما فاقد آن هستیم. مثال ما در این جهت کور مادرزادی است که در صدد شناخت رنگها باشد. چنین کسی برای فهمیدن چشم نوازی رنگ سفید چاره ای جز کمک گرفتن از چها حواس دیگر ندارد. از این رو می پرسد: منظور از چشم نواز بودن این است که شیرین است؟ نرم و لطیف است؟ خوشبو است؟ صدای دل نشینی دارد؟ یعنی تلاش می کند این مسئله را به کمک سایر حواس خود درک کند، لیکن هیچ یک از آنچه که او می گوید، خاصیت رنگ سفید نیست. درک رنگ سفید نیاز به حس دیگری دارد که نابینا فاقد آن است.

دیدن فرشته، ادراک حقیقت وحی ، ادراک اختلافات احتمالی بین انواع وحی و ... با حواس پنجگانۀ مادی ممکن نیست، بلکه به قدرت ادراکی دیگری نیاز است که فاقدان این قدرت، توان شناخت آن را ندارند. از این رو شناخت حقیقت این امور فقط مقدور برخورداران از این قدرت ادراکی، یعنی معصومین(ع) است.

2-اهداف نزول فرشتگان

هدف و مقصود ملائکه از این تردد و رفت و آمد نیز گوناگون است:

·    گاهی برای عرضۀ اعمال بندگان خدا نازل می شوند. یعنی مثل مأمور اعمال ما را به قلب امام زمان(عج) می برند که امضا بشود یا نشود که اگر امضا شد، بالا می برند وگرنه که هیچ.

·    گاهی برای آوردن مقدّرات  یک ساله و اهداف دیگری که دارند در شب قدر نازل می شوند. مقدرات یکسالۀ ما را به قلب امام زمان(عج) نازل می کنند.( برای همین ما شب قدر دعا می کنیم و توبه می کنیم و نماز می خوانیم و این مثل این می ماند که استاد توی ورقۀ امتحانی شاگرد تجدید نظر کند، امام زمان هم اگر ببیند ما توبۀ واقعی کردیم، انفاق واقعی کردیم و ... امام(ع) تجدید نظر می کند و تقدیرات ما را عوض می کند. این هم از الطاف خداوند است، شب قدر مثل یک بار عام می ماند. پادشاه به خوب و بد و به همه بار عام می دهد. هر لحظه اعمال ما به ائمه(ع) عرضه می شود و در طول سال هم امکان دارد تقدیرات ما به جهت اعمالمان عوض شود. ائمه(ع) مظهر اسم علیم خداوند هستند. امام زمان(عج) می داند من تا آخر عمرم چه کارهایی می خواهم انجام دهم ولی این مؤثر نیست ولی وقتی بحث عرضۀ اعمال می شود، بحث عملکرد من است. عین معلمی که می داند توی کلاس کدام دانش آموز زرنگ است ولی توی کارش دخالت نمی کند و منتظر امتحانش می ماند که در آن امتحان یک سری مسائل برایش پیش می آید.)

·    گاهی برای محادثه ، هم سخن شدن ، تأیید ، تسدید ، خدمت و کمک به ائمه اطهار(ع) فرود می آیند. مثل 3000 فرشته ای که در جنگ بدر نازل شدند و به مؤمنین کمک کردند و پیروز شدند.

امام صادق(ع) در پاسخ به مردی که از آیۀ( و کذلک أوحینا إلیک روحاً من أمرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان/ و هم چنین روحی را از فرمان خودمان بر تو نازل کردیم. تو نمی دانستی که کتاب و ایمان چیست/سوره شوری، آیه 52) پرسیده بود ، فرمود: فرشته ای است که از زمان نزولش تا کنون به آسمان برنگشته است(که به احتمال زیاد می گویند روح یا روح القدس است). این فرشته ، با پیامبر(ص) بود و با ائمه(ع) بعد از آن حضرت است و آنها را تسدید می کند؛ ملکٌ منذ أنزل الله ذلک الملک لم یصعد إلی السماء، کان مع رسوالله صلی الله علیه و آله و سلّم و هو مع الائمه یسدّدهم.(بحار،ج 25، ص 60، ح 32)] طبق یک سری روایات ، روح یا خود جبرئیل (ع) است یا فرشته ای به مراتب بالاتر، مقرب تر و قویتر از جبرئیل(ع) است که به او روح القدس می گویند. آیت الله حسن زاده آملی در کتاب تفسیری خود آورده است که: روایت است که روح وجود حضرت فاطمه زهرا(س) است(اینها مسائل خیلی پیچیده عرفانی است). حضرت فاطمه(س) در این عالم ، مؤمنین را خیلی کمک می کنند که مؤمنین حتّی خودشان هم خبر ندارند. در هر حال این وجود روح هر چه که هست پیامبران را کمک و یاری می کند و درجات نازله اش مؤمنین را یاری می کند. یعنی فقط اولیاء و انبیاء را یاری نمی کند بلکه مؤمنین را هم یاری می کند (یک وجود است چند تا روح نیست)[.

·    گاهی برای زیارت معصومین(ع) و زیارت قبورشان و خدمت به زائرانشان نازل می شوند. (در حرم ائمه (ع) یک عده از فرشتگان تا قیامت آنجا هستند و زیارت می کنند و از زائرین استقبال می کنندوآنها را کمک می کنندعلی الخصوص زائرینی که در حرم امام حسین(ع) هستند. استقبال فرشتگان تماماً خیر و برکت است و فیض الهی است. امام باقر(ع) می فرمایند: چهار هزار فرشتۀ ژولیده مویِ پریشان حال و غبار آلود، تا قیامت بر امام حسین(ع) گریه می کنند، زائری برای آن حضرت نمی آید جز آنکه به استقبالش می روند، به هنگام مریضی عیادتش می کنند، و آن گاه که مُرد بر بالینش حاضر می شوند؛ اربعه الاف مَلَکٍ شُعتٍ غُبرٍ یبکون الحسین علیه السلام إلی یوم القیامه فلا یأتیه أحد إلاّ استقبلوهُ و لا یمرض أحدٌ الاّ عادوه ولا یموت أحدٌ إلاّ شَهِدوه(بحار، ج 45، ص 223).  در روایت دیگر آمده است: چهار هزار فرشته شبانگاهان در آنجا حضور دارند و چهار هزار فرشته روز هنگام موکّل آنجا هستند.(بحار، ج 45 ، ص 223)

·    گاهی نیز ملائکه  برای تعلّم علوم و گرفتن دستور می آیند (ملائکه نیز برای خودشان تکامل دارند و یکسری علوم را از امام معصوم(ع) دریافت می کنند). و خلاصه ملائکه ارضی برای انجام تمام مأموریتهایی که به آنها محوّل می شود ابتدا خدمت امام معصوم هر عصر می روند و مأموریت خود را بر او عرضه می کنند: "ما من مَلَکٍ یهبطه الله فی أمر ما یهبطه إلاّ بدأ بالامام فعرض ذلک علیه و إنّ مختلف الملائکه من عند الله تبارک و تعالی إلی صاحب هذا الأمر"( کافی، ج 1، ص 394؛ ر.ک:ص54)

تذکر: با توجه به آنچه گذشت قلب مطهر امام زمان هر عصری که انسان کامل و کامل ترین انسان عصر خویش است محل نزول و فرود فرشتگان الهی است و او میزبان تمام آنهاست. بنابراین، در این عصر که ما در آن زندگی می کنیم سکان هدایت انسانها و ادارۀ نظام آفرینش به دست حضرت بقیه الله، صاحب العصر و الزمان(عج) سپرده شده، میزبانی ملائکه نیز به عهدۀ وی است.

3-برتر از فرشتگان

این جملۀ زیارت گویای آن است که ائمه(ع) مقامی بالاتر از ملائکه دارند؛ زیرا آن حضرات میزبان هستند و ملائکه بر آنان نازل می شوند. و چون "الملائکه" جمع دارای الف و لام است و قرینه ای برای عهد ذهنی یا عهد خارجی نیست و افادۀ عموم می کند، نشان می دهد که آن ذوات مقدس از همۀ ملائکه حتّی از مقرّب ترین آنها نیز برتر هستند. 3 مورد از دلایل  فضیلت و برتری 14 معصوم(ع) ، نسبت به فرشتگان عبارتند از:

1-  روایتی داریم که علت سجده ملائکه به حضرت آدم(ع) بدلیل وجود نور 14 معصوم(ع) در صُلب حضرت آدم(ع) بوده است.

"... ثمّ إنّ الله تبارک و تعالی خلق آدم فأودعنا صُلبه وأمر الملائکه بالسّجود له تعظیماً لنا و إکراماً و کان سجودُهم لله عزّ و جلّ عبودیّهً و لآدم إکراماً و طاعه لکوننا فی صُلبه، فکیف لانکون أفضل من الملائکه و قد سجدوا لآدم کلّهم أجمعون..." (بحار ، ج 18، ص346)؛ آن گاه خداوند تبارک و تعالی آدم را خلق کرد و ما را در صلب او به ودیعه گذاشت و به ملائکه فرمان داد تا در مقابل او برای تعظیم و تکریم ما ]ما= 14معصوم(ع)[ سجده کنند. این سجده ، عبادت خدا بود و برای اکرام و اطاعت، از آن جهت که ما در صلب او بودیم . چگونه برتر از فرشتگان نباشیم، در حالی که همۀ فرشتگان بر آدم سجده کردند؟...]یعنی خداوند نور ائمه(ع) را در وجود حضرت آدم(ع) قرار داده . چون ائمه(ع) در صلب حضرت آدم(ع) بودند خداوند دستور داد که به آدم(ع) سجده کنند. سجده ملائکه دو وجه داشت: 1- عبودیّتشان را به خدا نشان دادند و گفتند چشم.(عبادت خدا). 2-برای اکرام و تعظیم ائمه معصومین(ع) بود . همچنین آن سجده در مقابل شخص آدم(ع) نبود، بلکه حضرت آدم(ع) به عنوان سمبل و نماد انسان کامل که بارزترین مصداق آن ائمه اطهار(ع) هستند مسجود ملائکه قرار گرفت [.

2-  در ادامه حدیث فوق الذکر، رسول خدا(ص) به امامت خود بر ملائکه در شب معراج و اظهار  عجز جبرئیل(ع) در همراهی با آن حضرت و هم سخن شدن خودش با خدای سبحان در آن شب خطیر و پر خاطره سخن گفته است.

در جریان معراج ، پیامبر(ص) به جایی رسید که جبرئیل(ع)  نتوانست ایشان را همراهی کند و  گفت که من از این جا بالاتر نمی توانم بیایم و اجازه ندارم. اجازه ندارد چون ظرفیت وجودی نداشت که بالاتر برود و پیامبر(ص) را همراهی کند و ظرفیت وجودی اش کمتر است.

3-  نحوۀ نشستن حضرت جبرئیل در نزد پیامبر(ص) و استیذان او هنگام وارد شدن بر آن حضرت، گواه دیگری بر این ادعاست: "کان جبرئیل إذا أتی النبیّ(صلی الله علیه و آله و سلم) قعد بین یدیه قعده العبد و کان لا یدخل حتی یستأذنه شیوۀ جبرئیل(ع) این بود که هر گاه به حضور پیامبر(ص) می رسید مانند بردگان می نشست و قبل از اجازه گرفتن ، داخل بر آن حضرت نمی شد.(بحار، ج18، ص256)  . خود حضرت عزرائیل هم اگر حضرت فاطمه(س) اجازه نمی دادند وارد نمی شد. اینها همه عظمتشان را نشان می دهد.



منبع :ادب فنای مقربان-جلد اول- آیت الله جوادی آملی

۹۶/۰۲/۰۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی