مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی-شماره ثبت 764

مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی-شماره ثبت 764

مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه
يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ ب.ظ

ویژگیهای اصلی انسان(درس توحید ولایی)

در علم منطق، انسان را حیوان ناطق تعریف می کنند. "حیوان" از این جهت که ما زنده هستیم، حرکت می کنیم، تغذیه می کنیم ، رشد می کنیم، تولید مثل می کنیم مثل سایر حیوانات. ناطق بودن انسان ، او را از سایر موجودات جدا می کند. ناطق بودن یعنی اینکه انسان قدرت تعقل و قدرت تدبیر دارد. نطقی که بر پایۀ تعقل و شعور است. البته متأسفانه در عموم مردم نطق بر پایه تعقل نیست بلکه نطق بر پایۀ شهوت و غضب و وهمیات است و فقط اولیای الهی هستند که از روی تعقل صحبت می کنند. این تعریف ، تعریف منطقی بود. تعریف توحیدی انسان این است که انسان "حیّ متألّه" است . "حیّ"  همان زنده بودن ما را می رساند و "متأله" یعنی کسی که می تواند خدا را بشناسد و قدرت شناخت خدا را دارد. این  "حیّ متألّه" می تواند به خدا برسد که همان مقام خلیفه اللهی است که خداوند برای انسان این مقام را قرار داده است. این انسان ویژگیهای خاصّی دارد که سه تا از آنها عبارتند از:

1-  انسان یک گنجینۀ محفوظی در قلبش دارد. این گنجینۀ محفوظ همان فطرت و اسماء الهی است که در قلب انسان به ودیعه گذاشته شده است. معمولاً وقتی یک چیز گرانبها را در جایی می گذارند برای آن نگهبان می گذارند.(چون برای جواهرات و چیزهای گرانبها یک دزدی هست که می خواهد بیاید و آنها را ببرد). انسان هم در قلبش گنجینۀ به این عظمت یعنی اسماء الهی را دارد ، در نتیجه باید حتماً یکسری نگهبان داشته باشد که این گنجینه را به باد ندهد. قول شهوت و غضب و وهم ، اینها نگهبانهایی هستند که خداوند این نگهبانها را برای حفظ این گنجینه ، قرار داده است. نگهبان در خدمت رییس وصاحب گنج است. نگهبان وظیفه اش خدمت است. چون ما به غلط این را متوجه شدیم ، این نگهبانها را رؤسای گنجینۀ قلبمان کردیم و به جای اینکه از این نگهبانها (شهوت و غضب و وهم) استفاده کنیم که اسماء الهی را حفظ کنیم و از قوّه به فعلیت برسانیم  و یکی یکی در خودمان پیاده کنیم ، تمام فکرمان شده شهوت و غضب و وهمیات. انسان تا در عالم تضاد قرار نگیرد گذشت نمی کند تا در فشار نیفتد صبر نمی کند تا در شرایط سختی نیفتد ایثار و فداکاری نمی کند. در شرایط آرام هیچ یک از این اسماء ظهور نمی کند. این تضادها و کثرات باید باشد تا یک عده از خودشان بگذرند و ایثار کنند ، فداکاری کنند، اینجا از قوه به فعلیت می رسد (اسمایی که خداوند در همه انسانها قرار داده است) پس باید مدیون این شرایط سخت باشیم.در اصل هیچکدام،نه ثروتمند بودن نه فقیر بودن نه بیمار بودن ،ارزش واقعی ندارند ، همه اینها بهانه ای است تا ما خدا را جلوه بدهیم.

اکثر انسانها وسیله را جای هدف می نشانند و هدف می شود وسیله. اکثراً این قوا را هدف قرار می دهند نه اینکه وسیله قرار بدهند برای رسیدن به خدا. یعنی از خدا استفاده می کنند برای رسیدن به امیالشان. از دین خدا برای پول درآوردن استفاده می کنند. از دین خدا استفاده می کنند برای مقام و شهرت و مشهور شدن. اینکه همۀ مردم خدمتش را بکنند.  

پس اولین ویژگی انسان این است که خداوند یک گنجینه در قلبش قرارداده است ، وقتی در تضادها و کثرات می افتد با این سپاهی که خدا در اختیارش قرار داده باید آنها را ظهور بدهد.

(اگر انسان غضب نداشت و در برابر کسی که به اوتوهین می کرد عصبانی نمی شد که هنر نبود. مثل فرشته ها که خداوند اینگونه آنها را خلق کرده ، ولی خداوند به انسان غضب داده ، بعد که توی این تضادها که افتاد ، حالا کسی به او توهین کرد، بدی کرد ، او صبوری کند، صفت حلم خدا را ظهور داده است ، این فرد می تواند خلیفه خدا شود ولی فرشته نمی تواند مظهر تمامی اسماء خداوند شود و خلیفه خدا نیست ، حیوان و گیاه هم خلیفه خدا نیستند، مظاهر خدا هستند؛ مظهر چند تا از اسامی خدا هستند مثلاً یکی مظهر یک اسم خداست و یکی مظهر 3 اسم از اسامی خداوند است  اما این انسان است که مظهر اسم جامع خداوند است و تمامی اسماء الهی را می تواند در خودش ظهور دهد. در نتیجه چنین انسانی ، مظهر خدا می شود، موحد می شود ، کید شیطان در مقابلش بسیار ضعیف است. یعنی شیطان برای او یک دشمن بسیار ضعیف و خنده دار است. ولی برای انسانهایی که شهوت و غضب و ... برایشان هدف می شود، شیطان یک دشمن اساسی است.

شیطان "کلب مُعَلَّم" است. شیطان که برای خیلی از انسانها اسباب دردسر است و آنها را گول می زند ، برای مؤمنین می شود یک کسی که در خدمت مؤمن است. شیطان با وسوسه کردن و با گرفتار کردن شخص مؤمن، درجاتش را بیشتر می کند و شخص مؤمن را بالاتر می برد. شیطان با دوستان خداوند، خادم چوپان و صاحبخانه است(کسانی که مثلاً باغ دارند سگ نگهبان آن باغ در خدمت آن صاحبخانه است و به او خدمت می کند). در مورد مؤمنین ، شیطان برای آنها خادم است ، با هر وسوسه و فشار ، شخص مؤمن با بی اعتنایی به شیطان یک امتیاز و درجه می گیرد و بنابراین شیطان می آید و مانع ایجاد می کند تا درجۀ مؤمن بالاتر برود.

دشمن اصلی انسانهای موحد، نفس اوست. نفس انسان قابل قیاس با شیطان نیست. در بحارالانوار حدیثی نقل شده که دشمن ترین دشمن تو، نفسی است که در بین دو پهلوی توست. یعنی در وجود تو هست. نفس انسان بسیار قوی است. آنقدر که حتی دینداری اش برایش می شود بت. دینش ، علمش ، حجابش ، نماز شبش و .. همه برایش بت می شوند و فکر می کند کسی است. کسی که بی دین است ولی خدا را قبول دارد، وقتی کار غلطی می کند ، می گوید می دانم کارم غلط است ولی نمی توانم جلوی خودم را بگیرم. توان کنترل غضب و شهوتش را ندارد و خودش را در مقابل خدا خیلی کوچک می بیند در مقایسه با کسی که خودش را مؤمن می داند، مقامش  در نزد خدا بالاتر است. مؤمن می گوید نمازم را که می خوانم ، نافله هایم را که می خوانم ، انفاق هم که می کنم ، تزکیه نفس هم که کردم و... پس من، کسی هستم. این اولین درجۀ سقوط است. این همان نفس است. جالب اینجاست که وقتی به این فرد بگویی که کارَت غلط است ، هزار تا توجیه می آورد و در آخر هم عصبانی می شود و می گوید خدا این کار را می خواهد. که این خطرناک است و باعث نابودی انسان می شود.

باید به آنجا برسیم که  "من" ، هیچ شود. "من"  نفس است. نفس بدی و ظلمت است ، چیزی که ظهور پیدا می کند "الحمد لله" است . پس همۀ زیباییها از خداست. الحمدلله یکی از اعتقادات موحدین است. یعنی اینکه همۀ ستایشها مخصوص خداست. ستایش در مقابل ملکات و زیباییها است. در مقابل فضایل اخلاقی است. پس همه ما خداست و از من فقط چه می ماند؟ زشتی و ظلمت. دیگر جایی که خودم را بهتر ببینم و بدانم، نمی ماند. این کسی است که به توحید صمدی رسیده است. در مراحل اولیه که انسان این فضایل  را انجام می دهد و شاکر می شود، خودش درجه و ثواب دارد ولی جلوتر که برود مثل علامه طباطبایی(ره)، مدام خدا را جلوه می دهد و می گوید من کسی نیستم. انسان کاملاً باید بی رنگ باشد و دیگر  "من" ای نماند و فقط خدا را نشان بدهد. کسی که خودش را می بیند، به توحید نرسیده است. 


این مطلب ادامه دارد

۹۶/۰۲/۱۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی