مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی-شماره ثبت 764

مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی-شماره ثبت 764

مؤسسه قرآنی بیت العباس(ع) اندیشه
شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۱۴ ق.ظ

حقیقت "کوثر" چیست؟

اَعطَیناکَ

برای فهم بهتر حقیقت "کوثر"، به بررسی ریشۀ فعل "اَعطَیناک" و مشتقات آن در آیات قرآن می پردازیم. "عطا" در لغت نامه ها، به معنی بذل و احسان و جایزه دادن است . ریشۀ این فعل، "عطو" است که در مشتقات گوناگون، دقیقاً 14 بار در قرآن به کار رفته است.

معانی اعطا

در بررسی آیاتی که مانند آیۀ سورۀ کوثر، فاعلِ "عطا" خداوند است، نکات قابل توجهی بدست می آید:

1- "قالَ رَبُّناالّذی أعطی کُلَّ شیءٍ خَلقَهُ ثُمّ هَدی گفت: پروردگار ما همان است که به هر چیز، خلقتش را عطا کرد، سپس هدایتش نمود(سوره طه آیه 50). در این آیه ، پس از اعطای خلقت ، امر هدایت مطرح شده است؛ یعنی اعطای خلقت، هدایت را دربردارد.

2-  "و لَسَوفَ یُعطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی و هر آینه به زودی پروردگارت به تو عطا خواهد

کرد، که راضی شوی.(سوره ضحی آیه 5).

گویی اعطاییِ پروردگار، چیزی است که انسان را به مقام رضا و خشنودی در "... رَضیَ اللهُ عَنهُم وَ رَضوا عَنهُ ... "(سوره بینه آیه 8) می رساند.

3-   "... وَ ما کانَ عَطاءُ رَبّکَ مَحظوراً و عطای پروردگارت، منع نشده و ممنوع نیست.(سوره اسراء آیه 5)

4- "إلّا ما شاءَ ربُّکَ عَطاءً غَیرَ مَجذوذٍ" (سوره هود آیه 8). این آیه نشان می دهد اعطای خداوند، قطع نشدنی و به عبارتی ابدی است.

5-  "جَزاءً مِن ربُّکَ عطاءً حِساباً" (سوره نبأ آیه 36). این آیه عطای خداوند را حساب شده معرفی می کند.

6- "هذا عطاؤُنا فَامنُن أو أمسِک بغَیرِ حِساب" ؛ این عطای ماست؛ پس آن را ببخش یا امساک کن، بدون حساب.(سوره ص آیه 39).

این آیه ، خطاب به حضرت سلیمان(ع) است که قدرت تصرف در بادها و تسلط بر اجنّه و شیاطین، به او اعطا شده بود. آیه نشان می دهد خداوند، اختیارِ احسان و بخشش و یا امساک این عطیه را پس از اعطا، به سلیمان داده است.

جمع بندی: عطای الهی که انسان را به مقام رضا می رساند، فیضی قطع ناشدنی و حساب شده است و نوعی قدرت اذن تصرف و تسخیر، در آن وجود دارد.

حقیقت کوثر

از تعمیم این خصوصیات به عطیه ای به نام "کوثر"، این نتیجه حاصل می شود:

کوثر، نوعی اذن و قدرت تصرف در کائنات و هستی است که از سوی خداوند به پیامبر(ص) اعطا شده و آن حضرت(ص) را راضی می کند؛ اما توجه به این نکته که هیچ یک از امور مادی نمی تواند وجود والا و عظیم ایشان را راضی کند، نشان می دهد این اعطاییِ خداوند و این اذن عالیِ الهی، حقیقتی معنوی است.چیست؟  همان که در لسان آیات و روایات ، به ولایت تعبیر می شود. در تفسیر بیان السعاده آمده است :

"بدان که ولایت، همان کوثر است و بیشتر معانی کوثر در آن موجود است و آن چیزی است که خدای تعالی تمام حقیقت آن را به محمد(ص) داده است... و آن چیزی است که در آخرت به صورت نهر و حوض است؛ و آن چیزی که صورت علی(ع) در دنیا در آن مصوّر شده و آن را خداوند به محمد(ص) داده و بر او منّت گذاشته است."

پس کوثر نوعی اذن و قدرت تصرف در کائنات است و این قدرت تصرف در کائنات است که حضرت را راضی می کند از این باب که بتواند دلهای مردم را تصرف کند که هدایتشان کند. پس به همین دلیل است که اگر از کوثر ولایت در این عالم بهره مند شویم در آخرت از آن نهر به ما می دهند و بقیه هیچ نصیبی از این نهر ندارند.

 ولایت چیست؟

ولایت که همانا تصرف به بطن موجودات برای پرورش آن هاست، دو معنا دارد: یکی محبت و نصرت، و دیگری سرپرستی و تدبیر امور.

ولایت ، همان عهد و بیعت باطنی است که خداوند در عالم اَلَست ، از تمام انسانها گرفته و خود را در جلوه ی آن بر همه عرضه کرده است؛ آنجا همۀ انسانها با ولایت دست بیعت دادند. چرا اینطور است؟ ذات خداوند نه دیده می شود و نه میتواند صفاتش مشخص شود. خداوند در جلوۀ پیامبر(ص) ظهور کرده(تمامی اسماء و صفاتش را مثل آینه به وجود پیامبر(ص) انداخته و ما آنرا در پیامبر(ص) می بینیم). خداوند ولایت را در وجود پیامبر(ص) ، جلوه و ظهور داده و وقتی ما با پیامبر دست بیعت می دهیم، مانند آن است که با خدا بیعت کردیم.

ولایت به طور ذاتی و بالاصاله ، منحصر به خداست؛ و خداوند آنرا به پیامبر اعطا کرده است. در سوره مائده آیه 55 آمده است: "إنّما وَلیُّکُمُ الله وَ رَسولُهُ و الّذینَ آمَنوا الّذینَ یُقیمونَ الصلاة وَ یؤتونَ الزّکاة وَ هُم راکِعون" ؛ همانا سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و فرستادۀ او و آن ها که ایمان آورده اند؛ همانان که نماز برپا می دارند و در حال رکوع، زکات می دهند.

این آیه ، صریحاً بر ولایت کلیه دلالت دارد و آن را برای خدا و رسول و "الّذینَ آمَنوا... " که طبق روایات حضرت علی(ع) و فرزندان طاهرینش(ع) هستند اثبات می کند.

 

تعریف ولایت:

به فرمایش آیت الله ربّانی: "ولایت، عبارت است از اتصال شهودی به عالم لاهوت و اطلاع بر حقایق الهیه و اسماء و صفات ربّانیه و لوازم آن از اعیان ثابته، و دانستن آثار و خواص عین ثابتِ هر ممکنی از ممکنات و هر موجودی از موجودات به نحو شهود، با حق تصرف در کل عوالم و جمیع کائنات و نشئات اعمّ از عوالم جبروتیه ، ملکوتیه و ناسوتیه".

 پس ولایت(ولایت کلیّه) یعنی: 1- اتصال شهودی(بی واسطه) به عالم لاهوت(عالم اسماء و صفات خداوند)؛  2- علم به حقایق الهی؛ 3-علم به اسماء؛  4- علم به صفات؛  5-علم به اعیان ثابته(علمی که در ذات خداوند از تک تک مخلوقات و ممکنات است به آن می گویند عین ثابته)؛ 6-با حق تصرف در کل عوالم جبروت و ملکوت و ناسوت.

 خداوند در عالم لاهوت با اسماء و صفاتش ظهور می کند و پیامبر(ص) این اسماء و صفات را در آنجا شهود میکند(پیامبر(ص) این ظهور را کاملاً می گیرد(شهودی)). وقتی اتصال شهودی پیدا کرد اطلاع پیدا می کند به حقایق تمام اسماء و صفات الهی (صفات ربّانیّه). اسماء و صفات الهی یکسری لوازم دارد که لوازمش اعیان ثابتۀ همۀ موجودات و ممکنات است( هر موجودی از موجودات و هر ممکنی از ممکنات و هر چیزی که خداوند آفریده است). و علم پیدا می کند به آثار و خواص عین ثابت هر ممکنی از ممکنات به نحو شهود( یعنی مثلاً پیامبر(ص) قبل از این که ما خلق شویم علم داشته خانم   الف خلق می شود این استعدادها را دارد این قدر عمر میکند اقدام به خودسازی می کند و ... البته توجه شود که علم داشتن با نوشته شدن سرنوشت و جبر فرق میکند؛ علم داشتن به چگونگی عمل ما در شرایط مختلف زندگی مثل علم داشتن معلم نسبت به عملکرد شاگردهایش است و معلم دخیل نیست بلکه فقط نسبت به شاگردهایش شناخت دارد ) همچنین قدرت تصرف پیدا می کند به عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت برای پرورش دادن موجودات و رساندن آنها به خداوند.

ولایت یک صدور و تجلی جامع از خداست که تمام این عوالم در او جمع اند و او بر اینها اشراف دارد.

بنابراین ولیّ به معنی حاکم، متصرّف و صاحب اختیار، به اذن خداست که در تمام این عوالم حضور دارد.

این ولایت کلیّه به اعتبار نفوذ در ممکنات، ولایت تکوینی خوانده می شود و به اعتبار فیض رساندن به انسانها در سیر صعود و "الیه راجعون ولایت تشریعی نام دارد. که همان تصرف و حاکمیت ولیّ بر دل است که مؤمن را تسلیم و منقاد خود می کند و چنان با او می پیوندد، که جز خواست ولیّ نخواهد.

ولیّ ، مصداق خارجی مقام ظهور اسماء و صفات الهی است و پیامبر(ص) و 14 معصوم(ع)، هیچ استقلالی از خود ندارد.

تنها فرقش با سایر موجودات، این است که بیواسطه ، علی الاتصال و بدون انقطاع، به مبدأ و منشأ هستی یعنی خداوند، وصل است و خود، واسطه ای است برای ربط سایر موجودات به خداوند.

ولیّ به دلیل تربیت و رشد دادن موجودات، مظهر اسم ربّ خداوند است. همچنین از آنجا که پیوسته از ازل تا ابد، فیوضات را به طور مستقیم از خدا می گیرد و به موجودات می دهد، اضافۀ اشراقی آن ذات اقدس و همچون او، دائم الفیض و دائم الفضل است.

در حقیقت ، پس از ظهور ولایت بود که اسماء و صفات الهی و عوالم وجود، ظهور پیدا کردند و اگر ولایت نبود، هیچ یک ازاین ها ظهور نداشتند. اما چگونه؟



( این مطلب ادامه خواهد داشت)



منبع: کتاب کوثر ولایت- برگرفته از سخنان استاد گرامی فاطمه میرزایی(لطفی آذر)

مطالب مرتبط
تفسیر سوره کوثر(قسمت اول)



۹۵/۱۲/۱۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی